Web Analytics Made Easy - Statcounter

گروه مسجد و هیأت ـ امیرحسین کسائی: هفتم اردیبهشت‌ماه سال ۹۹ درست در دومین روز ماه رمضان بود که حوالی ساعت ۷ صبح در مسیر رسیدن به محل کارم تلفن همراهم زنگ خورد. پشت خط، مجتبی حبیبی، فرزند حاج یونس حبیبی بود. مدتی بود برای پیگیری حال و اوضاع حاج یونس باهم در ارتباط بودیم و رفیق شده بودیم. خبر از پر کشیدن پدرش داد و خواست تا خبرش را بزنم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در چند سال اخیر بار‌ها حاج یونس به کما رفته بود و حال بدی داشت؛ تا جایی که چند مرتبه خبر فوتش در فضای مجازی منتشر شده بود، اما این بار خبر، قطعی بود و حاج یونس حبیبی سحرگاه هفتم اردیبهشت به یاران شهیدش پیوسته بود.

بیشتربخوانید

قضیه روضه‌خوانی که بدنش در قبر محو شد


مراسم تشییع پیکر یونس حبیبی با حضور مداحان و منبری‌ها در «سیمت»

آرزویی که دهه ۶۰ محقق شد​

یونس حبیبی مداح، نوحه‌خوان و جانباز شیمیایی دفاع مقدس، ۷ بار در جبهه‌های جنوب دچار عوارض بمباران‌های شیمیایی دشمن شد. او در ۲۱ خردادماه ۹۸ دوباره به کما رفت و بعد از چندماه، بخشی از هوشیاری خود را به دست آورد، اما در نهایت بامداد روز ۷ اردیبهشت‌ماه ۹۹ برای همیشه چشم از جهان فرو بست. او متولد سال ۱۳۴۷ روستای سیمت از توابع بخش مرکزی شهرستان سوادکوه در استان مازندران بود که ستایشگری را از سال ۵۳ در مرکز عترت و قرآن در حوالی میدان خراسان در حضور حاج مرتضی و حاج محسن طاهری آموخت. حبیبی که در خردسالی با پدرش پای منبر مرحوم شیخ احمد کافی و مداحی حاج محسن طاهری حاضر می‌شد، آرزو داشت خودش به عنوان مداح مهدیه پشت میکروفون قرار بگیرد. این اتفاق، اوایل دهه ۶۰ می‌افتد و یونسِ نوجوان که برای دفاع از مرز‌های میهن راهی جنوب کشور شده، در خلال آمد و رفت‌هایش به تهران، در مهدیه دعا می‌خواند و مداحی می‌کند.

تصویری از یونس حبیبی روی تخت بیمارستان

خبر درگذشت حاج یونس سال ۹۵ هم آمد

یونس حبیبی در سال ۶۲ به عضویت سپاه پاسداران درآمد. او در نوجوانی به جبهه‌های جنگ اعزام شده و تا یک سال پس از پایان دفاع مقدس در منطقه حضور داشت. نوحه‌های او را رزمندگان جنگ از یاد نمی‌برند، وقتی می‌خواند: رزمندگان عازم به میدان/ بهر دفاع از دین و قرآن. حاج یونس که ۷ بار در جبهه‌های جنوب دچار عوارض بمباران‌های شیمیایی دشمن شده، پس از سه بار سکته مغزی، حدود ۷۲ ساعت را در حالت کما به سر برد و حتی در بهمن‌ماه سال ۹۵ خبر درگذشت او در فضای مجازی منتشر شد؛ اما پس از ۳ روز از اغما خارج شد و به زندگی بازگشت؛ هرچند دیگر نه توانست بخواند و نه امور جاری زندگی‌اش را سامان دهد. او در خصوص مجروحیتش خاطرات بسیاری داشت که می‌توانید گفت‌وگوی فارس با او را اینجا بخوانید.

نوحه‌ای که هنوز هم در هیأت‌ها خوانده می‌شود

وقتی نام حاج یونس می‌آید، ناخودآگاه آن نوحه زیبای «یا اباعبدالله‌الحسین» در ذهن هیأتی‌ها تداعی می‌شود؛ چه زنان و مردانی که با آن نوحه بر سر و سینه زدند و کماکان هم در زمان سینه‌زنی واحد میان‌داران آن را دم می‌گیرند تا زمینه‌ساز سینه‌زنی واحد سنگین باشد. او همچنین روضه‌خوانی‌های مثال زدنی برای حضرت رقیه (س) داشت که در خصوص ارادتش به حضرت رقیه (س) گفته بود: «سند نوکری همه ما را حضرت رقیه (س) امضاء کرده است. من به سه‌ساله اباعبدالله (ع) خیلی ارادت دارم و بار‌ها شده که مشکلات مرا همین دردانه سیدالشهدا (ع) حل کرده‌اند.»

نوحه «یا اباعبدالله‌الحسین» به یادگار مانده از او به نام «غم‌خانه حضرت رقیه (س)» هم مشهور است که انتشار آن ماجرای جالبی دارد.

نوحه‌ای که از کلاس مداحی بیرون آمد و جهانی شد

مجتبی حبیبی، فرزندش می‌گوید: «این نوحه اولین‌بار در کلاس مداحی پدرم اجرا شد. او بخش‌هایی از این نوحه را سروده بود و با شعر دیگری تلفیق کرده بود و به شاگردانش داده بود. هفته بعد که بنا بود در جلسه آن را تمرین کنند، شاگردان می‌گویند که این نوحه وزن ندارد و نمی‌توان خواند. پدرم فی‌البداهه سبک روی این شعر می‌گذارد و شروع به خواندن می‌کند. جلسه از حال خوب خارج می‌شود و با توجه به اینکه شب شهادت حضرت رقیه (س) هم بود، حاضران درخواست می‌کنند که جلسه درس به روضه تبدیل شود و پدرم دوباره نوحه را می‌خواند و افراد در حالی که کاغذ نوحه در دست داشتند، سینه می‌زنند و بعد هم پدرم روضه می‌خواند. اصلاً بنا نبود این جلسه ضبط شود و فردی آن روز صدا‌ها را ضبط و منتشر کرد. حتی انتشار این نوحه در فضای جامعه آن روز، موجب شده بود که عده‌ای اعلام کنند که این بدعت است و بدون روضه وارد سینه‌زنی شده‌اند؛ در حالی که اصلاً این جلسه روضه نبود و کلاس مداحی بود و طبق رسم همیشگی ابتدا مناجاتی با امام زمان (عج) خوانده شد و بعد بنا بود تمرین نوحه باشد که به دلیل حال جلسه تغییر روند می‌دهد.»

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی برو آقا، تو یونس حبیبی هستی؟

او ادامه می‌دهد: «حتی ما چند سال بعد هم خبر نداشتیم که این نوحه‌خوانی ضبط و منتشر شده است. روزی با پدرم به بهشت زهرا رفته بودیم. در آن زمان مرکز فرهنگی آوینی در بهشت زهرا غرفه‌ای داشت و مداحی پخش می‌کرد. صوت‌ها روی نوار کاست بود و عکس و اسمی هم نداشت. مداحی پخش می‌شد و پدرم یک مرتبه گفت این صدای من است. سراغ مسئول غرفه رفتیم و پدرم پرسید: این نوحه صدای کیست. این شعر و سبک برای من است که مسئول غرفه هم با کلی جستجو گفت: صدای «برادر یونس حبیبی» است. پدرم گفت: «من یونس حبیبی هستم» و خیلی جالب او گفت برو آقا، خدا روزی‌ات را جای دیگری حواله بدهد!

این نوحه زمانی که عرضه شد، در آن شرایط که رسانه‌ها به شیوه امروزی وجود نداشت، بسیار چرخید و حتی موجب شد که پدرم را به مجالس خارج از کشور دعوت کنند، اما او به دلیل اشتغال در سپاه هیچ‌گاه نتوانست این دعوت‌ها را بپذیرد.»

 همیشه فکر می‌کردیم، با خودت هم قهر هستی!

حاج یونس میان هیأتی‌ها به خوش‌رویی و افتادگی و ادب شهره بود. پسرش هم بر همین امر صحه می‌گذارد، اما خاطره جالبی هم درباره او دارد و می‌گوید: «پدرم در هیأت و خانه رفتاری بسیار گرم و مودبانه داشت، اما در محیط کاری خود به این دلیل که در دوران دفاع مقدس مربی تاکتیک و آموزش نظامی بود، به تندی و خشکی شهرت یافته بود، طوری که برخی از همرزمان و سربازان تحت آموزش او، زمانی که با او و رفتارش در هیأت مواجه می‌شدند، بسیار تعجب می‌کردند و می‌گفتند: حاج یونس! خود شما هستید؟ ما همیشه فکر می‌کردیم تو با خودت هم قهری!»

 


حاج یونس حبیبی در دوران دفاع مقدس

بنیاد شهید علت فوت را جراحات دفاع مقدس ندانست!

حاج یونس نهایتاً ۷ اردیبهشت‌ماه ۹۹ به جمع یاران شهیدش پیوست. روند ثبت نام او به عنوان شهید نیز در بنیاد شهید پروسه خاص خود را داشت. مجتبی حبیبی فرزندش می‌گوید: «متاسفانه کمیسیون اول در بنیاد شهید اسلامشهر برای بررسی شهادت حاج یونس علی‌رغم مشکلات مشهود ریوی و تنفسی که سال‌ها بدون کپسول اکسیژن توان نفس کشیدن نداشت، رأی منفی داد. این در حالی است که علت پیشرفت بیماری و زمینگیر شدن حاج یونس، عوارض شیمیایی بود که پزشکان بیمارستان ساسان و نورافشان نیز به همین علت از او قطع امید کردند. در نهایت هم او به دلیل نارسایی تنفسی از دنیا رفت. چطور ممکن است فردی تا ۵۰ سالگی بار‌ها دچار سکته شود؟ پزشکان می‌گفتند فشار خون او بالاست که دلیلش عوارض شیمایی است و ریه به همین دلیل خوب کار نمی‌کند و نارسایی اکسیژن به مغر موجب سکته‌های فراوان مغزی شده است.»

از طریق سپاه پیگیر احراز شهادت هستیم

او ادامه می‌دهد: «پدرم از سوی بنیاد شهید جانباز ۴۵ درصد شناخته شده بود. او عضو سپاه بود و ما از ابتدای سال ۱۴۰۰ از طریق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیگیر احراز شهادت او هستیم که تاکنون گویا سه کمیسیون برای این امر برگزار شده است، اما هنوز اعلام رسمی درخصوص نتایج آن به ما نشده است»

پیکر یونس حبیبی جانباز و مداح اهل بیت (ع) ۹ اردیبهشت‌ماه ۹۹ در روستای سیمت محل زادگاهش به خاک سپرده شد. «سیمت»، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان سوادکوه در استان مازندران که در دامنه کوه ارفع ده و در مسیر راه آهن سراسری (تهران ـ گرگان) قرار دارد. اگر گذرتان به این سمت از کشور افتاد به مزار حاج یونس هم سر بزنید.

منبع: فارس

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: مداح اهل بیت نوحه اردیبهشت ماه بنیاد شهید یونس حبیبی دفاع مقدس حضرت رقیه حاج یونس

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۲۰۴۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حجازی: خوشحالم که در تیم پدرم حضور دارم

به گزارش "ورزش سه"، آتیلا حجازی سرپرست جدید استقلال در نخستین روز کاری خود و در محل تمرین آبی ها در کمپ مرحوم ناصر حجازی گفت: از هواداران بسیار خوب استقلال تشکر ویژه می‌کنم، نه به خاطر حضور امروزشان در محل تمرین بلکه به خاطر حمایت همه جانبه شان از ابتدای فصل. امیدوارم که در انتهای فصل، به موفقیتی که مد نظر همه هست، برسیم.

وی در مورد حضورش در استقلال و اینکه از قبل با او صحبتی در این خصوص شده بود یا نه، گفت: نمی‌توانم بگویم که از قبل صحبت کرده بودیم چون پیش از این زمزمه‌هایی مبنی بر آمدن من بود. با من تماس گرفته شد و با اینکه من در ایران نبودم، به تهران برگشتم. بالاخره حضور در استقلال که تیم محبوب و مورد علاقه دوران بچگی من و همچنین تیم پدر من است، بی‌درنگ دوست داشتم بتوانم به این باشگاه خدمت کنم هر چند که این خدمت کوچک باشد. خوشحالم که در این باشگاه حضور دارم.

سرپرست جدید آبی ها در مورد اینکه تغییرات مدیریتی در استقلال آن هم در فاصله ۵ هفته مانده به پایان مسابقات را چگونه ارزیابی می‌کند، پاسخ داد: من اصلاً نمی‌خواهم درباره گذشته صحبت کنم، دید ما رو به آینده است. جا دارد از تمام کسانی که برای استقلال زحمت کشیدند، تشکر شود. ما اکنون فقط به آرامش و تمرکز نیاز داریم، چون وضعیت برای ما حساس است. امیدوارم که بچه‌ها بتوانند با تمرکز بالا ادامه مسابقات را برگزار کنند.

حجازی در پاسخ به این سوال که باشگاه استقلال در خصوص مکان برگزاری هفته پایانی لیگ مقابل پیکان در ورزشگاه دستگردی چه تمهیداتی اندیشیده است، توضیح داد: فوتبال با تماشاگر زیبا است. اینکه در یک بازی تماشاگران حضور داشته باشند و در مسابقه دیگر آنها به استادیوم نیایند، نمی‌شود. آخرین بازی ما طبیعتاً حساس‌ترین مسابقه ما است و استقلال نیز باید از حضور تماشاگرانش بهره ببرد. حتی اگر میزبان بازی نباشیم، باید از حداقل حضور هواداران برخوردار باشیم. امیدوارم که تمهیداتی اندیشیده شود تا این اتفاق رخ بدهد.


تکمیل می شود...

دیگر خبرها

  • ماجرای انتشار بوی عجیب در بندرترکمن چه بود؟
  • دانلود نوحه شهادت امام جعفر صادق (ع)
  • ماجرای انتشار بوی عجیب در بندرترکمن | علت عجیب تر این اتفاق !
  • شباهت در اسم و چهره؛ پدر مهران غفوریان افسر ساواک بود؟ | ماجرای فیلم جنجالی
  • ماجرای انتشار بوی گاز در بندرترکمن چیست؟
  • ماجرای جنگ شهاب حسینی و پارسا پیروزفر مقابل جواد عزتی و الناز حبیبی
  • ماجرای انتشار بوی گاز در بندرترکمن چیست؟ جزئیات بیشتر دقایقی دیگر در خبر ۲۰ سیمای گلستان
  • حجازی: خوشحالم که در تیم پدرم حضور دارم
  • انتشار تصاویر و مستندات جدید از مرگ نیکا شاکرمی | رد قاطع ادعای تجاوز | ماجرای ادعای رها شدن جسد در اتوبان یادگار امام (ره) چیست؟!
  • دستگیری ۲ خواهر قاتل پدر در تهران